ددی دیوانه

رفتم خونه تو اتاق مشترکم با ا/ت دیدم از جاش تکون خورده و اون پهلو شده رفتم بالا سرش و موهاشو نوازش کردم
&ا/تم توروخدا(بغض)دیگه بسه چقدر میخوابی بست نیست ۳ ماهه خوابیدی پاشو ببین دغ کردم ببین چقدر پیر شدم دوباره سیگاری شدم دوبار بیماریم برگشته پاشو حالم اصلا خوب نیست (درحالی اینا رو میگفت که چشاش از اشک پرشده و تار میبینه)
که دستیو حس کرد که داره اشکاشمو پاک میکنه خوشحال برگشت سمت ا/ت دید چشاش باز شده وقتی دیدش فهمید چقدر دلش برای این چشا تنگ شده بود
#یونگیاااااامن همیشه کنارتم نگران نباش دبگه تنهات نمیزارم گریه نکن باشه
&ا/ت..هقهق...عزیزم(و ا/ت بغل کرد و لباشو بوسید)
#گریه نکن دیگه یونگیااا یه مشکلی هست تو زندگیمون اونم اینکه و......
&گرفتم نگران نباش دیگه هیچ کس نمیتونه تو رو از من جدا کنه
#یونگیا من یه تصمیم دیگم گرفتم میخوام خوناشام بشم
&وات ا/ت مطمئینی
#اره مطمئینم منم میخوام مثل تو باشم
&باشه فقط یه کوچولو درد داره
#برام مهم نیست
&باشه امشب ماه کامله میبرمت تو جنگلو تبدیلت میکنم
(پرش به شب)

و.........

امیدوارم دوست دلشته باشید
دیدگاه ها (۱۹)

از هرچی عشق و عاشقیه بدم میاد شیبال سارانگه

بچه ها ببخشید من مدارسم شروع شده و درساش خیلی زیاده و گوشیمم...

برای یونمین شیپرا

ددی دیوانه

وقتی تو دعوا بهت آسیب میزنن و بیهوش میشینامجون:(بغض کرده) بی...

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط